عنوان : پیشگیری خانواده محور از وقوع جرم
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد شهرکرد
پاياننامه کارشناسی ارشد
رشته حقوق جزا و جرم شناسی
عنوان:
پیشگیری خانواده محور از وقوع جرم
تابستان 1394
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
فهرست مطالب
1-4- ادبیات یا پیشینه تحقیق:.. 12
1-9-2-تعریف پیشگیری از جرم:.. 29
1-9-2-1- معنی لغوی پیشگیری.. 29
1-9-2-2- مفهوم اصطلاحی پیشگیری.. 29
1-9-2-3-مفهوم موسع پیشگیری.. 29
1-9-2-4-مفهوم مضیق پیشگیری.. 30
1-9-2-5-تعریف پیشگیری از جرم.. 30
1-10- سازماندهی و ساختار پژوهش.. 31
فصل دوم: تئوری های جرم شناسی مرتبط با پیشگیری خانواده محور 32
2-1-رابطه خانواده و پیشگیری:.. 33
2-3 -اهميت خانواده در دنياي امروز.. 35
2-4 -نقش و نفوذ خانواده در جامعه.. 36
2-6 -رابطه جرم با امنیت و نظم اجتماعی.. 41
2-8-تبیین دیدگاه های کژرفتاری اجتماعی.. 45
2-9- جرم و سرمایه اجتماعی.. 50
2-10-عوامل اجتماعی موثر بر وقوع جرم.. 52
2-11-خصیصه های سیاست گذاری مقابله با جرم.. 58
2-13- نقش مديريت خانواده در پيشگيري از جرائم.. 62
2-14-عوامل پديدآورنده جرم در خانواده.. 63
2-15-مبانی نظری پیشگیری خانواده محور از وقوع جرم.. 78
2-15-7-نظریه کنترل اجتماعی: 85
فصل سوم: راهکارهای پیشگیری خانواده محور از وقوع جرم.. 98
3-1-خانواده نابسامان و بررسي آثار آن بر روي كودك.. 99
3-2-ويژگي هاي خانواده نابسامان:.. 100
3-3-عوامل نابسامان كننده خانواده.. 102
3-5-نظريه هاي علل وقوع جرائم.. 110
3-6- كاركردهاي مثبت نهاد خانواده در رفتار و هويت سازي افراد 114
3-7- نقش نهاد خانواده در وقوع جرم.. 120
3-8- كاركرد نرم خانواده در پيشگيري از بروز جرائم توسط افراد 124
3-9- كاركرد سخت خانواده در پيشگيري از وقوع جرائم توسط افراد 125
3-10-پیشگیری اجتماعی و پیشگیری وضعی.. 128
3-11-پیشگیری از طریق توسعه اجتماعی.. 130
3-13- پیشگیری از جرائم سازمان یافته.. 131
3-14-بررسی پیشگیری اجتماعی از جرم.. 133
3-15-مبانی و ویژگیهای پیشگیری اجتماعی.. 135
3-16-ابعاد پیشگیری اجتماعی.. 137
فصل چهارم: انواع پیشگیری با رویکرد خانواده محور.. 141
4-1- نقش نهاد خانواده در برقراري امنيت عمومي در جامعه.. 143
4-2- بررسی کانون و انواع پيشگيري از جرم.. 145
4-3-عوامل مؤثر در ایجاد آسیب های اجتماعی.. 162
4-4-راهکارهاى مؤثر به منظور پیشگیرى از جرم از طریق خانواده 165
4-5-نقش خانواده در فرهنگپذيري.. 168
نتیجهگیری:.. 177
پیشنهادات: 186
منابع و مآخذ:.. 188
بزهکاری پدیدهای اجتماعی و دارای بستر اجتماعی است، هر چند که عوامل زیستی، رواني، جغرافيايي، قومي، نژادي و موارد ديگر نیز در نحوه شكلگيري و بروز نوع بزه نقش بسيار مهمي ايفاء ميكنند. تبيين مسأله بر اساس عامل محيط اجتماعي، تجديد نگرش درحوزه جامعه شناسي اجتماعي است و خصوصاً نحوه عملكرد كوچكترين و مهمترين نهاد اجتماعي يعني خانواده كه نقش مهمي را در همكاري و متجانس كردن رفتارهاي هنجاري افراد با محيط اجتماع بر عهده دارد. در اينجا به بررسي نقش خانواده به عنوان عامل و مانع از وقوع جرم ميپردازيم. در اين پژوهش، نقش بي بديل خانواده را در پیشگیری از وقوع جرم، انحرافات و کجروي اجتماعي بررسي میكنیم. تحقيقات به عمل آمده محققان و آموزه هاي ديني، نشان داده است که خانواده تنها عاملي است که در كاهش انحرافات اجتماعي نقش برجسته و انکار ناپذيري دارد. ميتوان با بهره گيري از شيوه صحيح و تاييد شده ديني، رفتار فرزندان را مطابق ارزش هاي حاکم شکل داد و يا در اثر سوء تدبير و سخت گيري و يا سهل انگاري در روش تربيت، راه انحراف و کجروي رفتاري و ناهمنوايي فرزندان در جامعه را هموار ساخت. روش تحقیق در این مجموعه مبتنی بر شیوه کتابخانه ای است که از منابع مدون مشتمل بر مجموعه قوانین، کتب فقهی و حقوقی، رساله ها، مقالات، جزوات و سایت های معتبر مرتبط با موضوع استفاده شده است که پس از گردآوری مطالب مورد نظر به تطبیق، تلفیق، تجزیه و تحلیل این موارد پرداخته شده است.
واژگان کلیدی: خانواده، پیشگیری، جرم، عوامل بازدارنده، انحرافات اجتماعی.
کلیات پژوهش
پيشگيري از انحرافات اجتماعي، يكي از راهكارهايي است كه در بخش نظارت و كنترل اجتماعي مطرح مي شود و نقش اساسي در آن حوزه را ايفا مي كند. يكي از مهم ترين راه هاي پيشگيري از انحراف و ناهنجاري ها، تأثير خانواده بخصوص والدين مي باشد، چرا كه آنها با افكار و برخوردها و به كارگيري روشهاي درست در زندگي مي توانند عضو خانواده شان را از كجروي و ناهنجاري نجات دهند. در نظام حيات اجتماعي اسلام، پيشگيري از جرم مقدم بر اصلاح است و امكان پيشگيري هم وجود دارد، چرا كه از نگاه علماي اسلام، انسان ها داراي فطرت خدا جو هستند و همين فطرت، بسياري از مسائل را حل و امور مورد انتظار جامعه را محقق خواهند ساخت. توجه به تربيت و القاي اصول اخلاقي استوار و صحيح از زمان كودكي نيز بسيار حائز اهميت است. بنابراين نقش خانواده در پيشگيري از جرم را مي توان در سه منظر مورد بررسي قرار داد: الف) «بعد اجتماعي و شخصيتي» كه در دين مبين اسلام سنگ بناي حيات جامعه و خانواده است. هر نوع رشد اجتماعي در سايه خانواده حاصل مي گردد، به همين خاطر عامل ثبات و سازش اجتماعي محسوب شده و سعادت جامعه تا حدود زيادي در گرو آن است. خانواده همچنين از جمله عوامل اصلي شكل گيري شخصيت و منش فردي و اجتماعي كودك است و از نظر كودك مهمترين و ارزنده ترين الگو والدينش مي باشند. از اين رو بچه ها نحوه ارتباط والدين با يكديگر و ديگران، آداب و رسوم و خلقيات والدين را كسب مي كنند و جزو شخصيت و منش خود قرار ميدهند. بنابراين نقش والدين در پيشگيري از وقوع جرم غيرقابل انكار است. به نظر جرم شناسان نيز خانواده محيطي اجتناب ناپذير براي فرزند تلقي مي گردد.
ب – «بعد اعتقادي»: بديهي است كه ارزش ها و اعتقادات ديني، نقش سازنده و در عين حال بازدارنده با قضاوت و وجدان بيدار (در صورت ارتكاب جرم يا انحرافات اجتماعي) در هر فرد ايجاد مي نمايد و اين نقش بر هيچ كس پوشيده نيست. هر خانواده نيز به ميزان وابستگي و پايبندي به اعتقادات و ارزش هاي ديني، از مشكلات اجتماعي كمتري رنج مي برد. پس مي توان گفت فرامين الهي و سيره پيامبران و روايات امامان معصوم، تضمين كننده سلامت خانواده و در نهايت جامعه خواهد بود، چرا كه از نظر جامعه شناسان، خانواده يك اجتماع كوچك به شمار مي رود.
ج – «بعد اقتصادي»: يكي ديگر از عوامل مهم در پيشگيري از وقوع جرم، مربوط به مسائل اقتصادي است، چرا كه فقر يكي از عوامل جرم زا در هر جامعه اي است، حال آن كه در صورت تمكن خانواده، زمينه هاي پيشگيري از بروز جرم نيز فراهم است، زیرا وضعيت خوب مالي به طور قطع، تأثير بسزايي در فرآيند تربيتي فرزندان و هرچه بهتر آموختن ارزش ها و كنشها دارد. امروزه نقش مؤثر خانواده در پیشگیری از انحرافات اجتماعی بر كسی پوشیده نیست، اما در رابطه با اینكه خانواده از چه نوع ساختاری برخوردار باشد و روابط بین اعضای خانواده چگونه باشد تا بتواند نقش خود را در پیشگیری از انحرافات اجتماعی به خوبی ایفا كند، دیدگاههای متفاوتی مطرح شده است كه این دیدگاهها عبارتند از: 1- آموزش مدار؛ 2- كنترل مدار؛ 3- عاطفی مدار 4- قدرت مدار. خانواده، مركب از گروهی است كه از طریق خون، ازدواج یا فرزندخواندگی به یكدیگر مربوط و منسوب بوده و برای مدتی طولانی و نامشخص با هم زندگی میكنند. خانواده مانند هر نهاد اجتماعی دیگر، برای تأمین برخی از نیازهای اساسی انسان شكل گرفته است.
الف-نظام بخشیدن به رفتارهای جنسی و تولید مثل: انسان به عنوان موجودی زیستی، دارای علایق و تمایلات جنسی میباشد. اما مطابق فرهنگ جامعه، این خانواده است كه تعیین میكند فرد با چه شخصی و در چه شرایطی رابطه جنسی داشته باشد و از این طریق رفتار جنسی افراد را قاعدهمند میسازد و استمرار نسلها را از طریق زاد و ولد طبیعی میسر میكند.
ب-جامعه پذیر كردن كودكان: خانواده در جهت دهی باورها، ارزشها و نمادهای مورد قبول یك جامعه نقش بسزایی دارد و از این طریق، زمینه همنوایی فرد با اعضای جامعه را فراهم میسازد.
ج-فراهم كردن امنیت اقتصادی: خانواده در میان جوامع، وظیفه تأمین نیازهای اقتصادی و معیشتی اعضای خود را داشته و نیازهای مربوط به غذا، پوشاك و مسكن را فراهم كرده است.
چ-مراقبت و نگهداری از كودكان، معلولان و سالمندان: خانواده مسئولیت نگهداری از كودكان، معلولان و سالمندان را به عهده دارد و نیازهای مادی، معنوی و عاطفی آنها را تأمین میكند و از این طریق امنیت و آسایش را برای آنها فراهم میسازد. مسئله پیشگیری از انحرافات اجتماعی یكی از راهكارهایی است كه در بخش نظارت و كنترل اجتماعی مطرح میشود و نقش اساسی در آن حوزه را ایفا میكند. در تعریف پیشگیری گفته میشود: «پیشگیری، سیاست پیشینی و متشكل از مجموعه راهكارهای مستقیم و غیر مستقیمیاست كه با هدف ایجاد امكانات و موقعیتهای بازدارنده از وقوع جرم و كجروی طراحی و تدوین میشود. بین دو مسئله پیشگیری و كنترل، پیوند وثیقی وجود دارد، به طوری كه بعضی واژه «كنترل پیشگیر» را در این رابطه بكار میبرند و در تعریف آن بیان میكنند: «پیشگیری، به كنترلی اطلاق میشود كه قبل از وقوع اتفاق صورت میگیرد و از انحراف و تباهی جلوگیری میكند. یكی از مهم ترین راه های پیشگیری از انحراف، درونی كردن ارزش ها و هنجارهای پذیرفته شده یك جامعه است، به طوری كه جامعه شناسان معتقدند بین میزان فرهنگ پذیری و كاهش میزان انحراف و جرم در یك جامعه، رابطه مستقیمی وجود دارد و یكی از علل افزایش نرخ انحراف، فرهنگ پذیری ناقص افراد است، زیرا فرد، بعد از پذیرش هنجارها، بدون تأمل و تفكر، رفتار متناسب با آن هنجار را البته نه به خاطر ترس از مؤاخذه دیگران كه نوعی نظارت بیرونی تلقی میشود؛ بلكه به دلیل نوعی نظارت درونی ناخودآگاه انجام میدهد.
از این رو جامعه شناسان شكل گیری و ساخت شخصیت فرد را متأثر از فرهنگ پذیری و جامعه پذیری میدانند و بیان میكنند كه «از مهمترین نتایج جامعه پذیری، ایجاد شخصیت فردی و الگوهای نسبتاً ثابت فكر، احساس و عمل است كه همگی ویژگیهای یك فرد محسوب میشوند».
صاحب نظران برای جامعه پذیری نقش بسزایی قائلند، تا جایی كه تفاوت صفات شخصیتی افراد را نتیجه جامعه پذیری افراد میدانند و اظهار میدارند: «در جوامع هر فردی، متفاوت از فرد دیگر است و این اختلافات عمدتاً نتیجه جامعه پذیری میباشد. ما نه تنها در یك جامعه، بلكه در قسمت خاصی از آن متولد شده و زندگی میكنیم و بنابراین تحت تأثیر خرده فرهنگهای خاص طبقه، نژاد، مذهب، منطقه و نیز تحت تأثیر گروههای خاص از قبیل خانواده و دوستان قرار میگیریم. بر مبنای این دیدگاه، هم تشابهات شخصیتی افراد و هم تمایزات و اختلافات آنها عمدتاً به فرآیند جامعه پذیری آنها بستگی دارد. بنابراین فرهنگ پذیری و جامعه پذیری یكی از مهمترین و بهترین راههایی است كه میتواند در جهت پیشگیری، نقش مهمی داشته باشد. البته به نظر جامعه شناسان، جامعه پذیری در یك جریان زمانی و در دورههای مختلف زندگی صورت میگیرد، ولی «مهمترین بخش جامعه پذیری در طی دوران نوزادی و كودكی، یعنی زمانی كه پایههای بعدی شخصیت گذارده میشود، تحقق مییابد.» در این دوران خلق و خوها، اعتقادات، حالات و ملكات و آداب و عادات فرد، تنها متأثر از خانواده است و در تعامل با اعضای خانواده شكل میگیرد. از این رو خانواده در تعلیم و تربیت افراد نقش اصلی و اولی را به عهده دارد. لذا اولین مراحل فرهنگ پذیری افراد از نهاد خانواده شروع میشود. دین مبین اسلام برای نهاد خانواده در امور تربیت فرزندان خصوصاً در مراحل اولیه زندگی، نقش بسزایی قائل است و قلب و روح جوان را بستر مناسبی برای پذیرش هر نوع تربیتی میشمارد و آن را به زمین مناسبی برای پرورش هر نوع بذری تشبیه میكند. حضرت علی (ع) خطاب به فرزند گرامیشان امام حسن مجتبی(ع) میفرماید: «و انما قلب الحدث كالارض الخالیة ما القی فیها من شی قبلته فبادرتك بالادب قبل أن یقسو قلبك» (همانا قلب جوان مانند زمین خالی است و هر بذری را میپذیرد.) بنابراین، من در تعلیم و ادب تو بیش از آن كه قلبت سخت شود و عقلت به امور دیگر مشغول شود، مبادرت ورزیدم.» بر این اساس گفته میشود آنان كه در دوران كودكی نادرست تربیت شده اند، در جوانی و بزرگسالی راه صحیح زندگی را نمیشناسند و با این خلقیات زشت، قادر نیستند خود را با جامعه انطباق دهند، اینان در معاشرتهای اجتماعی اغلب با ناكامی و شكست مواجه میشوند، زیرا به طور ناآگاه فراگرفتههای غلط ایام كودكی خویش را بكار میبندند. والدین، نخستین كسانی میباشند كه در محیط خانواده بر خلق و خوی فرزندان تأثیر میگذارند. آنها با برخوردها و حركات و سكنات خود، پایههای فضائل یا رذائل را در نهاد فرزندانشان پایه گذاری کرده و زمینههای شكلگیری حالات و ملكات اخلاقی حمیده یا رذیله را فراهم میكنند.
یكی از جرم شناسان به نام «دوگرف» در این رابطه مینویسد: «اثرات سالهای عمر بر روی تكوین و تحول آتی شخصیت افراد بسیار بدیهی است و اگر خانواده به وظایف تربیتی خود عمل نماید و روابط بین والدین و فرزند طبیعی بوده و در محیط خانواده، جوّ دوستی و محبت حاكم باشد و در نهایت، اگر تمام نیازهای طبیعی فرزند تأمین گردد، طفل به راحتی اجتماعی شده و همچنین در روابط خانوادگی و خارج از آن، رفتارهای طبیعی و متعادل خواهد داشت، اما اگر شرایط و موقعیت به صورت دیگری باشد، یعنی خانواده از نظر تربیتی دچار نقیصه شده و طفل از كمبود شدید عاطفی رنج ببرد و اگر والدین از هم جدا شده باشنـد، بدیهـی است كه نتـایج زیـان بـار آن دیـر یا زود در طفل مشاهده خواهد شد. «رستون» نیز در این باره مینویسد: «بدون شك، موقعیت نامناسب خانوادگی، تأثیرات جرم زایی بر روی اعضای خود دارد.
لذا با عنایت به موارد مطرح شده، در پژوهش حاضر در نظر داریم تا به تبیین موضوع «پیشگیری خانواده محور از وقوع جرم» و اهمیت و میزان تأثیر خانواده در پیشگیری از جرایم مختلف بپردازیم.
پيشگيري از جرم همواره يكي از موضوعات اساسي و مهم در زندگي بشري بوده كه در طول تاريخ به شيوههاي مختلف اعمال گرديده است. در جوامع گذشته غالباً مجازات به عنوان تنها راهکار مبارزه عليه جرم و به تعبير صحيحتر مجرم تلقي ميشد و شدت و قاطعيت در اجراي آن را موجب كاهش بزهكاري ميدانستند، البته در مكاتب الهي، شيوههاي تربيتي علاوه بر مجازاتها مورد تأكيد بوده است. در اوايل قرن نوزدهم با تغيير نگرش به پديدة مجرمانه در اروپا، عوامل وقوع جرم مورد توجه قرار گرفت و مكاتب جرم شناختي و دفاع اجتماعي نظريات مربوط به جرم و مجرم را ابراز نمودند. از جمله هدفهاي مهم يك سياست جنايي كارآمد، از بين بردن فرصتهاي ارتكاب جرم است. گرچه گسترش و توسعة اختيارات حاكميت در مقابله با فرصتهاي بزهكارانه اگر فاقد ضابطه و حدود معيني باشد، ممكن است مفاسد بزرگي همچون به مخاطره افتادن حقوق و آزاديهاي فردي را در پي داشته باشد، اما امكان در پيش گرفتن راهحلهاي قانوني و مناسب در رفع موقعيتهايي كه مقدمة ارتكاب جرم ميباشد، وجود دارد و ضابطهمند و قانوني شدن مانع از سوء استفاده است .
در مكتب اسلام برخي دانشمندان اقدامات جامعه در مقابل پديدة بزهكاري را به دو گروه طبقهبندي كردهاند: نخست اقداماتي كه با هدف پيشگيري از جرايم بالقوه صورت ميگيرد و ديگري واكنش نسبت به اعمال ارتكابي در گذشته كه مبناي تصميم قاضي قرار ميگيرد. در سياست جنايي اسلام دفع منكر مانند رفع آن واجب دانسته شده است، زيرا ادلّة وجوب رفع منكر شامل راهكارهاي تدافعي در پيشگيري از تحقق منكرات و جنايات نيز ميشود. (ميرزا فتاح، بيتا: 34)
قدیمی ترین نوع پیشگیری، پیشگیری از بزهکاری کودکان و پیشگیری از بزهکاری عمومی است. طبق این تفکیک، در مورد کودکان و نوجوانان بزهکار که شخصیت آنها در حال شکل گیری است باید از تدابیر پرورشی و بازپروری استفاده کرد؛ در حالی که در مورد بزهکاران بزرگسال باید از ارعاب انگیزی و تهدید به مجازات استفاده شود؛ زیرا شخصیت آنها شکل گرفته است (نجفیابرندآبادی، 1388، ش19: 18). اما تاکنون در زمینه دسته بندی پیشگیری از بزهکاری، گونههای متعددی از سوی جرم شناسان مطرح شده است. به طور مثال، شماری از جرم شناسان با الهام از دانش پزشکی، الگوی سه گانه پیشگیری یعنی: نخستین، دومین و سومین از بزهکاری را بیان کرده اند و برخی دیگر تقسیم بندی پیشگیری از بزهکاری را به دو گونه کنشی و واکنشی ارائه کرده اند که امروزه تقسیم بندی اخیر بیشتر مدنظر جرم شناسان است (نیازپور، 1383، 172-170). البته تقسیم بندی های دیگری نیز صورت گرفته است. به هر حال، این متنوع بودن روش های پیشگیری بیانگر آن است که بزهکاری از محدوده صرف حقوقی، قضایی و پلیسی خارج شده و مقابله مؤثر با آن از یک سو همکاری و مشارکت نهادهای دولتی و تشکل های مردمی را می طلبد و از سوی دیگر، مستلزم ایجاد تحول و نوآوری در استراتژی ها، ابزارها و نهادهای سنتی و متداول مقابله با جرم است (نجفی ابرندآبادی، پیشین، ش 20 و 19: 20).
با مطالعات فراوان در باب خانواده، اهمیت این نهاد بنیادی اجتماعی از هرحیث مورد توجه قرار گرفته و تاثیرآن بر بروز ناهنجاری های موجود انسانی محرز شده است. بدون شک، پیشگیری خانواده مدار، از بهترین روش های پیشگیری است که بدون دخالت مستقیم دولت ها وصرفاً با تاکید بر نهاد ارزشمند خانواده میسر می شود. آدمی از بدو تولد در خانواده ای متولد شده و در آن رشد مییابد، پس هیچ فرزندی را نمی توان یافت که جلوه ایی از جلوه های خصوصیات خانواده ی خود نباشد. خانواده با انتقال و درونی کردن ارزش ها و هنجارهای مثبت به اعضا، تأمین امنیت روانی و اقتصادی افراد تحت تکفل، ایجاد هویت اسلامی- ایرانی و غیره، به مقوله پیشگیری و مقابله با جرم کمک می کند و نقش بسزایی در پیشگیری نوجوانان از بزهکاری را دارد. در این پژوهش به موضوع خانواده و نقش اساسی آن در پیشگیری از جرم پرداخته شده، سپس به مبانی نظری و اولیه پیشگیری اشاره شده و در نهایت بررسی نموده ایم که اگر در یک خانواده به درستی فرزندان تربیت شوند و بستر خوبی برای رشد کودکان فراهم شود، این شرایط چگونه بر مقوله پیشگیری از وقوع جرم تأثیر دارد. در واقع مسئله ما در این پژوهش، این است که یک خانواده در چه صورتی میتواند نسبت به مقوله پیشگیری از جرم، نقش مثبتی داشته باشد و چه نوع خانوادههایی میتوانند به مسئله پیشگیری از جرم بپردازند.
با مطالعات فراوان در باب خانواده، اهمیت این نهاد بنیادی- اجتماعی از هرحیث مورد توجه قرار گرفته و تاثیرآن بر بروز ناهنجاری های موجود انسانی محرز گردیده است. همان گونه که قبلاً نیز اشاره گردید، بدون شک پیشگیری خانواده مدار، از بهترین روش های پیشگیری است که بدون دخالت مستقیم دولت ها و صرفاً با تاکید بر نهاد ارزشمند خانواده میسر می شود. آدمی از بدو تولد در خانواده ای متولد شده و درآن رشد مییابد، پس هیچ فرزندی را نمی توان یافت که جلوه ایی از جلوه های خصوصیات خانواده ی خود نباشد. خانواده با انتقال و درونی کردن ارزش ها و هنجارهای مثبت به اعضا، تأمین امنیت روانی و اقتصادی افراد تحت تکفل، ایجاد هویت اسلامی- ایرانی و غیره، به مقوله پیشگیری و مقابله با جرم کمک می کند و نقش بسزایی در پیشگیری نوجوانان از بزهکاری، یر عهده دارد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
تعداد صفحه : 217
قیمت : بیست و هفت هزار تومان